بهمناسبت سالمرگ دجال جماران مهرههای ریز و درشت حکومتی این روزها وقتی
میخواهند خاطراتشان را از زمان خمینی و شخص او بازگو کنند، به ناگزیر
گریزی هم به فعالیتهای مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران در زمان حیات آن ملعون و پس از مرگش میزنند و داغ دل را از فعالیتهای مجاهدین تازه میکنند.
خمینی مدفون در زمان حیاتش به صراحت به نقش مجاهدین در بسیج جوانان علیه سرکوب و انحصارگریش اعتراف و عجزو لابه میکرد، آنچنان که بعد از سخنرانی برادر مجاهد مسعود رجوی درامجدیه، خمینی چند روزی هم تاب نیاورد و نا گزیر به پاسخگویی به سخنان مسعود شد.
خمینی در پاسخ به سخنرانی مسعود، او را بزرگترین دشمن نظامش نامید و با اشاره به سخنرانی او در امجدیه گفت دشمن نه آمریکا، نه عراق و نه اسراییل بلکه دشمن همینها هستند که تهران هستند (نقل به مضمون).
پیرکفتار جماران خوب دشمن اصلی نظامش را شناخته بود که هیچگاه از مواضع اصولیاش در مقابل نظام جور و جنایت او کوتاه نمیآید، لذا درجای دیگری گفت اگر من از هزار احتمال یک احتمال بدهم که شما با من کنار میآیید من حاضر به مذاکره و ملاقات با شما میشدم (نقل به مضمون).
در این راستا است که بخشی از آه وفغان ولیفقیه ارتجاع در مراسم سال مرگ خمینی آنجا که از فعالیت مجاهدین و تاثیرگذاری آنها در صحنه بینالمللی سوزوگداز کرد، به داغ دل تازه کردن از مجاهدین وفعالیتهای آنان اختصاص یافت.
موضعگیری خامنهای علیه مجاهدین در سالمرگ خمینی دجال، ناظر بر این واقعیت است که سران نظام و اتفاقاً شخص خامنهای نمیتوانند این نقش و جایگاه را نادیده بگیرند واز کنار آن بهسادگی بگذرند، هر چند که مجبور باشند به این نقش وجایگاه به بیان معکوس اعتراف کنند.
خامنهای در اظهاراتش نسبت به مجاهدین نه تنها بر اهمیت و نقش جایگاه آنها اعتراف میکند، بلکه بهطور آشکار ترسش را از مجاهدین و مقاومت ایران بهعنوان تهدید اصلی موجودیت نظام ولایتفقیه ابراز میکند.
به این دلیل است که به شیوه همیشگی آخوندها نارضایتیهای اجتماعی، همچنین کارزار داخلی و منطقهیی و بینالمللی مقاومت ایران علیه تروریسم و بنیادگرایی را به آمریکا نسبت میدهد.
بغض و کین ولیفقیه نظام از افشای پروژه تسلیحاتی اتمی توسط مقاومت ایران، برجسته کردن نقض حقوقبشر در ایران و برانگیختن مردم ایران و این منطقه از جهان علیه بنیادگرایی و فاشیسم دینی، کاملاً قابل فهم است.
همچنین قابل فهم است که ولیفقیه ارتجاع به زبان بیزبانی و به ناگزیر به نقش بیبدیل مقاومت ایران و مجاهدین اعتراف کند، چرا که همین مقاومت و همین مجاهدین هستند که کوس رسوایی نظام ولایت خامنهای را بر بام جهان انداختهاند.
خمینی مدفون در زمان حیاتش به صراحت به نقش مجاهدین در بسیج جوانان علیه سرکوب و انحصارگریش اعتراف و عجزو لابه میکرد، آنچنان که بعد از سخنرانی برادر مجاهد مسعود رجوی درامجدیه، خمینی چند روزی هم تاب نیاورد و نا گزیر به پاسخگویی به سخنان مسعود شد.
خمینی در پاسخ به سخنرانی مسعود، او را بزرگترین دشمن نظامش نامید و با اشاره به سخنرانی او در امجدیه گفت دشمن نه آمریکا، نه عراق و نه اسراییل بلکه دشمن همینها هستند که تهران هستند (نقل به مضمون).
پیرکفتار جماران خوب دشمن اصلی نظامش را شناخته بود که هیچگاه از مواضع اصولیاش در مقابل نظام جور و جنایت او کوتاه نمیآید، لذا درجای دیگری گفت اگر من از هزار احتمال یک احتمال بدهم که شما با من کنار میآیید من حاضر به مذاکره و ملاقات با شما میشدم (نقل به مضمون).
در این راستا است که بخشی از آه وفغان ولیفقیه ارتجاع در مراسم سال مرگ خمینی آنجا که از فعالیت مجاهدین و تاثیرگذاری آنها در صحنه بینالمللی سوزوگداز کرد، به داغ دل تازه کردن از مجاهدین وفعالیتهای آنان اختصاص یافت.
موضعگیری خامنهای علیه مجاهدین در سالمرگ خمینی دجال، ناظر بر این واقعیت است که سران نظام و اتفاقاً شخص خامنهای نمیتوانند این نقش و جایگاه را نادیده بگیرند واز کنار آن بهسادگی بگذرند، هر چند که مجبور باشند به این نقش وجایگاه به بیان معکوس اعتراف کنند.
خامنهای در اظهاراتش نسبت به مجاهدین نه تنها بر اهمیت و نقش جایگاه آنها اعتراف میکند، بلکه بهطور آشکار ترسش را از مجاهدین و مقاومت ایران بهعنوان تهدید اصلی موجودیت نظام ولایتفقیه ابراز میکند.
به این دلیل است که به شیوه همیشگی آخوندها نارضایتیهای اجتماعی، همچنین کارزار داخلی و منطقهیی و بینالمللی مقاومت ایران علیه تروریسم و بنیادگرایی را به آمریکا نسبت میدهد.
بغض و کین ولیفقیه نظام از افشای پروژه تسلیحاتی اتمی توسط مقاومت ایران، برجسته کردن نقض حقوقبشر در ایران و برانگیختن مردم ایران و این منطقه از جهان علیه بنیادگرایی و فاشیسم دینی، کاملاً قابل فهم است.
همچنین قابل فهم است که ولیفقیه ارتجاع به زبان بیزبانی و به ناگزیر به نقش بیبدیل مقاومت ایران و مجاهدین اعتراف کند، چرا که همین مقاومت و همین مجاهدین هستند که کوس رسوایی نظام ولایت خامنهای را بر بام جهان انداختهاند.
.
No comments:
Post a Comment