حداد عادل از مهرههای باند ولیفقیه، اخیراً در صحبتهایی که در جمع یکسری
از دلواپسان نظام در استان کرمان داشت، یکی از نگرانیهای خاص ولیفقیه نظام
را «سرنوشت جوانهایی که در معرض تهاجم فرهنگی قرار گرفتند» عنوان کرد. بعد
هم تأکید کرد که این نگرانی جدید نیست و از روزی که ولیفقیه بر روی منبر
ولایت نشست تا به همین امروز، موضوع «تهاجم فرهنگی» یکی از اصلیترین
دغدغههای اصلی نظام بوده و هنوز هم ادامه دارد!
حدال عادل از سخنان خود این طور نتیجه گرفت که این نگرانی یک مسألهی فراموش شده برای نظام نیست و «ضرورت» و «اهمیت» اش را تا همین الآن حفظ کرده است!
اما راستی این میزان هراس و نگرانی از چه «نوع فرهنگی است» که در بین دهها بحران لاعلاجی که نظام را از هر طرف به بند کشیده، به قول حداد عادل به یکی از «دغدغه» ها و «نگرانی» های اصلی ولیفقیه آخوندها تبدیل شده است؟
با نگاهی به مواضع برخی از سردمداران نظام، جواب این سؤال و علت این میزان وحشتزدگی آخوندها بیشتر روشن میشود:
خامنهای: «رخنههای فرهنگی بسیار خطرناک است!، ... فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است».
احمد خاتمی: «نباید بگذاریم دشمنان بهصورت خزنده ارزشهای فرهنگ ما رو زیر سؤال ببرند... تساهل وتسامح فرهنگی و لیبرالیسم فرهنگی اصطلاحا رخنه به فرهنگ است».
آخوند سالک: «هوای فرهنگ از هوای امروز اهواز و خوزستان بمراتب بدتره».
خامنهای: «اشتباهات فرهنگی بهراحتی قابل جبران نیست».
روحانی: «باید خودمون را برای یک نبرد فرهنگی... آماده کنیم»
روشن است که آخوندها علناً با زبانهای مختلف، خشم و اعتراض جوانان علیه سیاستهای سرکوب و فرهنگ ارتجاعی و عقب مانده آخوندی را بهعنوان «تهاجم فرهنگی» معرفی میکنند. آنچنان که از سخنان آنها هم پیداست چون این تهدید و رویارویی همواره بین نظام قرونوسطایی آخوندها و نسل جوان و آگاه جامعه برقراراست، لاجرم تلاشها و حربههای زیادی را برای مقابله با این تهدید بهکاربستهاند. اما نتیجهچی شد؟ نتیجه را میتوان در سخنان حداد عادل که از قول خامنهای به آن اذعان میکند، دریافت! یعنی اعتراف به اینکه «این رویارویی از فردای روی کارآمدن رژیم آخوندها شروع شده و هنوز هم بهعنوان اصلیترین تهدید و نگرانی در رأس نظام مطرح است!
قسمت ناگفتهی حرفش البته این است که این رویارویی تا پاک کردن میهنمان از لوث وجود این نظام قرون وسطایی، جو و خستگیناپذیر ادامه دارد.
حدال عادل از سخنان خود این طور نتیجه گرفت که این نگرانی یک مسألهی فراموش شده برای نظام نیست و «ضرورت» و «اهمیت» اش را تا همین الآن حفظ کرده است!
اما راستی این میزان هراس و نگرانی از چه «نوع فرهنگی است» که در بین دهها بحران لاعلاجی که نظام را از هر طرف به بند کشیده، به قول حداد عادل به یکی از «دغدغه» ها و «نگرانی» های اصلی ولیفقیه آخوندها تبدیل شده است؟
با نگاهی به مواضع برخی از سردمداران نظام، جواب این سؤال و علت این میزان وحشتزدگی آخوندها بیشتر روشن میشود:
خامنهای: «رخنههای فرهنگی بسیار خطرناک است!، ... فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است».
احمد خاتمی: «نباید بگذاریم دشمنان بهصورت خزنده ارزشهای فرهنگ ما رو زیر سؤال ببرند... تساهل وتسامح فرهنگی و لیبرالیسم فرهنگی اصطلاحا رخنه به فرهنگ است».
آخوند سالک: «هوای فرهنگ از هوای امروز اهواز و خوزستان بمراتب بدتره».
خامنهای: «اشتباهات فرهنگی بهراحتی قابل جبران نیست».
روحانی: «باید خودمون را برای یک نبرد فرهنگی... آماده کنیم»
روشن است که آخوندها علناً با زبانهای مختلف، خشم و اعتراض جوانان علیه سیاستهای سرکوب و فرهنگ ارتجاعی و عقب مانده آخوندی را بهعنوان «تهاجم فرهنگی» معرفی میکنند. آنچنان که از سخنان آنها هم پیداست چون این تهدید و رویارویی همواره بین نظام قرونوسطایی آخوندها و نسل جوان و آگاه جامعه برقراراست، لاجرم تلاشها و حربههای زیادی را برای مقابله با این تهدید بهکاربستهاند. اما نتیجهچی شد؟ نتیجه را میتوان در سخنان حداد عادل که از قول خامنهای به آن اذعان میکند، دریافت! یعنی اعتراف به اینکه «این رویارویی از فردای روی کارآمدن رژیم آخوندها شروع شده و هنوز هم بهعنوان اصلیترین تهدید و نگرانی در رأس نظام مطرح است!
قسمت ناگفتهی حرفش البته این است که این رویارویی تا پاک کردن میهنمان از لوث وجود این نظام قرون وسطایی، جو و خستگیناپذیر ادامه دارد.
No comments:
Post a Comment